با یار جمعه ها یا پنج شنبه ها بیشتر جمعه ها البته میرویم پیادهروی...
به پیشنهاد من جمعه، با ماشین بابا رفتیم خیابان گردی، البته با دست فرمون اینجانب.
یار پیشنهاد میدهد که خیابان سعدی پارک کنیم و از آن جا تا خیابان واعظ طبسی پیاده برویم و بعد از خیابان واعظ طبسی برویم به سمت حرم. باشد خدا......
میگفت:
رفته بودند چادر بخرند، یک مدل را انتخاب کرده بودند، طرحش هم خیلی قشنگ بوده
اما وقتی که گفته اند قواره ای چند آقا؟
گفته ۹۰۰ تومن,
گفتهاند نه خیلی هم زیبا نیست، یک دونه قشنگ ترش را بدهید.
فروشنده بهشان یک مدل دیگر را که نشان داده ، گفته این ۳ میلیون است...
گفتنهان باشد خدا......
بسم رب الحسین
دلم درد دارد خیلی هم درد دارد....
از کجا شروع کنم؟ از کدامین درد بنویسم، که بالاتر از این درد باشد؟
درد دارد که جماعتی که دم از اباعبدالله میزنند و دم به دقیقه راجب هیئت رفتن یا نرفتن و برپا کردن بیرق حسینی اظهار نظر میکنند...
ما در حدی نیستیم که بخواهیم به کسی بگوییم هیئت برود باشد خدا......